[ بازگشتِ به خویشتن!]*1
از ِپی ِ دیده!، دل ِ خویش!؛ به بستان دادیم! _ ُگل ِ خرسندی ِ جانرا! به ُگلستان دادیم!... رازِ ُگل! نیک بُوَد، لیک زِ خود باغ ِ گران!؛ ِبرَهِ دانش ِ پُرتر، به دبستان دادیم!... چونکه در مرحله ی آخرِ مکتب، خواندیم؛ جلوه!، شد فاش؛ که ما! برهنرستان! دادیم!...*2 باز، ازُنو، به خودِ خویش! چو ما برگشتیم!؛ هدیه برخویش!، جهان!؛ به از ُگلستان! دادیم!. هاشم شریفی << بودش >> دانمارک 31,12,2001 Copenhagen *1 این چامه به یکی از دوستان در همان تاریخ ِ سُرایش پیشکش شد! _ که دراینبار برای ِ فرستِ به سایت! چند واژه اش را! دگرگون ساختم!. *2 ما! = ما انسانها!.
|