[ برگه دارو! برای ِ بیماری ِ - چه کنم؟ - ]
تا به هنگام، که خوابِ ابَدَت نیست هنوز! _ با لبِ مِهر! نوا کن! با تبِ مِهر! بسوز!... روی ِ ُگل را!، به درونمایگی ِ خار! ببین! _ شام را! باش شکیبا! بام را! دل ِبفِروز!... شدنی را! بی فریب و، بی ستم!؛ بَهره ببَر! _ ناشدنها و، کژی را!؛ رُوزن ِ دیده! بدوز!. هاشم شریفی << بودش >> دانمارک 20,01,2009 Helsingør
|